مثلث متساوی الاضلاعیست
ما به سمت راس آن پیش می رویم
هی فرو میرویم
ولی نمی رسیم
نگاهم روی آسفالت کشیده می شود
پلکم سنگین می شود
خوابم میبرد
.
برای شکستن دل چیزی کم بود..جاده را آفرید
بیدارید بانو هنوز راه باقیست جاده به انتها نرسیده است ...
هر مثلثی آدمو یاد مثلث برمودا می اندازد وقتی وارد شدی خروحی ندارد
من امشب تا سحر بیدار می مانمدلم دریای طوفانیستنگاهم می شکافد آسمانها راو جایت پیش من خالیست!
امسال قاطی ماهی های قرمز ماهی های سیاه هم خریدم شاید بخاطر اینکه اونا رو هیچ کس بخاطر رنگشون دوست نداره
من بارها در این دایره گم شدم و پیدا هم نشدم
دایره بیشتر می خورد هر چه می روی هنوز در نقطه ی اولی
برای شکستن دل چیزی کم بود
.
.
جاده را آفرید
بیدارید بانو هنوز راه باقیست
جاده به انتها نرسیده است ...
هر مثلثی آدمو یاد مثلث برمودا می اندازد وقتی وارد شدی خروحی ندارد
من امشب تا سحر بیدار می مانم
دلم دریای طوفانیست
نگاهم می شکافد آسمانها را
و جایت پیش من خالیست!
امسال قاطی ماهی های قرمز ماهی های سیاه هم خریدم
شاید بخاطر اینکه اونا رو هیچ کس بخاطر رنگشون دوست نداره
من بارها در این دایره گم شدم و پیدا هم نشدم
دایره بیشتر می خورد
هر چه می روی هنوز در نقطه ی اولی