تو سیزده ات را به در می کنی
من همه زندگی ام را ...
نه .
سلام بر خورشیدمرسی از مطالبت. اما یک سوال؟! ببخشید البته ! شما حاضری یک اعتراف صادقانه کنی؟ سوال در وبلاگ هست ! منتظرت شما هستم !
دلم برایت تنگ شده فدایت شوم اینقدر محبت داری که لال می شوم سفر را گفته بودی انگار مرا چسبانده اند به زمین دست خودم نیست سکون دارم
من 13 را به در نکردم تا 2 خواب بودم و حالا دارم شعر می خوانم خوب است که فردا همه چیز مثل قبل می شود شاید منهم دست از بد بودن برداشتم
نه .
سلام بر خورشید
مرسی از مطالبت. اما یک سوال؟! ببخشید البته ! شما حاضری یک اعتراف صادقانه کنی؟ سوال در وبلاگ هست ! منتظرت شما هستم !
دلم برایت تنگ شده
فدایت شوم
اینقدر محبت داری که لال می شوم
سفر را گفته بودی
انگار مرا چسبانده اند به زمین
دست خودم نیست
سکون دارم
من 13 را به در نکردم
تا 2 خواب بودم
و حالا دارم شعر می خوانم
خوب است که فردا همه چیز مثل قبل می شود
شاید منهم دست از بد بودن برداشتم