دزدی..!!

چشمانم از حدقه بیرون زد نمی توانستم باور کنم چیزی را که می شنوم! آقای دکتر ... ریاست ... به جرم دزدی دادگاهی شده.. من هاج و واج .. گیج و در هم .. از بس او را به امانت داری و دینداری می شناختم .. از بس ایمان داشتم کج نمی رود .. نمی توان باور کرد!‌.. چطور می شود کسی اینقدر خوب و با خدا باشد و دزدی کند!! .. می شود تمام این سالها که می شناختمش تظاهر بوده باشد!!‌ 

باورش سخت است که انسان به پول کثیفی ... ...  

آنقدر شوکه شده ام که نمی توانم هیچ تحلیلی داشته باشم ..