سلام به سبزی زندگی...

سلام به طراوت و نشاط جوانی! هر چند عوان جوانی در حال گذر است و غالبا سن ۲۰ تا ۳۰ سال را جوان نامند   و از ۳۰ تا ۴۰ سال گذر به سمت میانسالی است و هم اکنون که من چند ماه بیش از ۳۰ سال سن دارم ... ولی امروز احساس جوانی می کنم. احساس می کنم برگ جدیدی را در دفتر زندگی ام ورق می زنم. روزهای گذشته یعنی هفته پیش و تا همین پی روز احساس پیری عجیبی وجودم را پر کرده بود گویی مرگ مرا به سوی خود می کشانید.   

اما دقیقا از پری شب که موقعیتی پیش آمد و با هادی حرف زدم کم کم حالم بهتر شد و احساس کردم که دارم جوان و جوانتر می شوم. بویژه اینکه پوست صورتم که در سفر به همدان ملتهب و بیمار شده بود بهبود یافته و شاداب شده است. گذشته از اوضاع جسمی مخصوصا زیبایی صورت که اهمیت وافری نزد عوام و خواص دارد وضعیت روحی مناسبی نیز پیدا کردم ...

مسافرت به همدان با فیروزه و محمد افتضاح و کلافه کننده بود! حالم را بهم زد و البته علت اصلی برای احساس افسردگی و پیری من شد. فیروزه و شوهرش اصلا شور و حال جوانی را ندارند مدام بهم نق می زنند و هی برای هم ناز می کنند و حوصله تجربه های جدید را ندارند. من که از مسافرت با آنها پشیمان شدم...  

  

 

نظرات 1 + ارسال نظر
بنیامین خان!!! چهارشنبه 23 آذر 1390 ساعت 12:45 ب.ظ http://Gladiatorben.blogfa.com

سلام!!!
ایشاالله همیشه قلبت جوون باشه!!!
منو به آسم"گلادیاتور"لینکم کن!!!
بیا وبگو به چه اسمی لینکت کنم جوون!!!
وقتت خوش داشم!!!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد