۱۳۵۷

نیمه شب دو مرد جوان در حال دویدن از کوچه پس کوچه های در هم گره خورده، چند کوچه بالاتر ماموران امنیتی گشت می زنند تا بلکه شعار نویسان دیواری را به چنگ آورند. 

-چقدر تند میری نفسم برید 

-سریع تر بدو لفتش نده 

-اصلا چرا ما داریم می دویم؟!

-بدو بدو حرف نزن قراره پیکان ارزون بشه

نظرات 7 + ارسال نظر
باران. شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 01:24 ب.ظ http://sunnysky.blogfa.com

خیلی خوب بووووووود...
مرسی!!!
و این یعنی برای خودمون و نسل قبل و نسل بعدمون هم باید تاسف خورد...
به منم سر بزن دوست عزیز

ANNA شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 10:13 ق.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

هر "بازدَم"ِتو،
"دَم"ی جانانـه است برای من ...

باشماق جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 03:14 ب.ظ http://bashmagh.blogsky.com

بچگی هامون یادش بخیر شعری می خوندیم به این شکل
دویدم و دویدم سر کوهی رسیدم دو تا خاتون را دیدم
حالا هر چی هم که بدویم مثل دو خط موازی شده ایم که هیچ وقت بهم نمی رسیم

ANNA جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 09:54 ق.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

می دانستی اصالت پروانه به سوختگی بال های اوست؟!

می دانستی اگر می شد تا خورشید پر کشید دیگر اسم خورشید خورشید نبود؟!

نیستی! دیگر نیستی! چیزی نمی گویم. دل تنگم!

درد آشنای سفر کرده ی من! خسته ام!

خسته ازین آسمان خاکستری ثقیل!

ازین دیوارهای بلند آجری و نردبان های حقیر مقوایی ...

از راه مانده و پای آبله، خسته ام!

هنوز هم با منی ، مثل جان با تن!

و هنوز اصالت پروانه به سوختگی بال های اوست!

ANNA جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 09:48 ق.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

بهترین روش تفسیر نادانی !!!
متاسفانه همین طور بوده و هست

یونس الف پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 04:30 ب.ظ http://takhorshid.mihanblog.com

شعار نویس بودند یا نون به نرخ روز خور؟!
یا شایدم کسایی که از گل آلودی آب برای ماهی گیری استفاده می کنند.
یه سر بیا پیش من دوست دارم نظرت را راجع به پستم بدونم.
یا علی

مرضیه پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 04:26 ب.ظ http://shab-e-barani.blogsky.com/

سلام

یعنی چی؟ من نفهمیدم!!!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد