کویر نگاری

همه چیز حتی با تمام احساسهای عجیب و کهنه من.. با تمام رگ به رگ شدن چشمهایم.. با همه سردرد های بی موقع و دیوانه کننده ام.. باز هم به عادت همیشگی خواهد ماند.. احساسهایی که سالها ذهن من رو تسخیر و اجازه ی فکر کردنم را کوتاه کردند.. همه اش حرف بودند.. اینکه بدون من مرگ تو را می بلعد.. نه من بی تو مردم و نه تو بی من.. چندین سال است داریم حس می کنیم.. شاید سخت بود اما چنان به سختی عادت کردیم که سختی اش را فراموش کردیم .. درست مثل آسانی.. و این قانون زندگی همه ی ماست.. بیزارم از همه رنگ ها.. 

من ۵ سال منتظر ماندم.. 

۳ سال با امید.. 

۲ سال با نا امیدی.. 

حرف حسابت چیست؟! 

حرف حسابش چیست؟! 

برای آنکه مرا در عذابی ناتمام رها کند مسیج میدهد که تا آخرین لحظه زندگی ام به تو وفادار می مانم!!..

نظرات 3 + ارسال نظر
حسینا پنج‌شنبه 5 مرداد 1391 ساعت 06:54 ب.ظ http://www.acappuccino.blogsky.com/

گویا اوضاع خوب نیس !

پژوهنده چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 12:29 ق.ظ http://www.myfava.blogsky.com/

این روزها

از بلندی موهایت فهمیده ام

چند وقت است تو را نوازش نکرده ام

گناه از کوتاهی انگشتان من است

که بشکنند

که بند بند با دیوار این سلول برسرم بریزند

که قلم شوند و روزگار دلتنگی ام را سیاه کنند

می گویند زنها از گریه مرد چیزی نمی دانند

تو میدانی

نگو نمی دانی ...

Anna سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 10:18 ب.ظ http://gong.blogsky.com

شاید باید بگویم

تا بدانی

سیندرلای تو

همان دخترکی است

که گاهی خسته میشود

از شستن زمین های ذهنش

از نا مهربانی های تو ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد